تاریخ انتشار
جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۳۸
کد مطلب : ۱۹۶۷۳۳
شناخت انقلاب با مبانی یا تئوریهای غربی؟
۰
کبنا ؛این مطلب در نقد یادداشت «ادبیات! همان درسی که تندروها باید یاد بگیرند» که در پایگاه خبری کبنا نیوز منتشر گردید، ارسال شده است.
چیزی که از مطلب شما برداشت میشود نگاه غرب زده و متمایل به سلطنت طلبی است که روزگاری عزت این کشور را اجاره بیگانگان قرار داده بود. امروز به برکت انقلاب اسلامی شما به راحتی میتوانید در همین جا و به طور آشکار نقدتان را به موضوعات مد نظرتان انجام دهید و از نظریات مردان غربی سخن بگویید. تناقض آشکاری در متن شما وجود دارد و آن عدم نقد پذیری انقلاب در عین نقدی است که متن شما همراه داشته است. پیشنهادی که میتوانم به شما دهم این است که به جای خواندن نظریات راجع به انقلابی که میخواهید با آن این انقلاب را بشناسید، به دستورالعمل و مبانی این انقلاب که در ۲۲ جلد توسط بنیانگذار آن تدوین و ترسیم شده است مراجعه نمایید تا نگاهی بل جامع از این انقلاب به دست شما برسد.
اگر به بنیان این انقلاب نگاهی بیندازید خواهید دید که امام راحل (ره) با محوریت اسلام ناب و راستین این جریان را کلید زدند و به پیروزی رساندند. حکومتِ قبل از انقلاب که از آن دم میزنید حکومتی بود که برخورد با منتقد خود را با ۱۵ سال تبعید پاسخ داد. معمارکبیر انقلاب که میفرمایند: «همه موظفند که نظارت کنند بر این امور، اگر من یک پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن.» (صحیفه نور، امام خمینی، ج۷، ص۱۱۸)
در تیتر شما از کلمه تندرو استفاده شده است و در متن شما از تعبیرات: «نماز، پیشانی، نیمه شب بارها از ترس خدا غش کرد، دینداری و...» استفاده شده است. جالب اینجاست که این کلمات و تیتر شما وکنار هم قرار گرفتن این طیف از کلمات این ذهنیت را متبادر میسازد که امروز جماعت نمازخوان تندرو هستند و در نگاه شما همین جماعت هستند که تندرو نامیده میشوند. لازم است این نکته را به شما یادآور شوم که همین جماعت نمازخوان که شما تندرو میخوانید سینه خود را سپر این انقلاب قرار دادند چه در دوران دفاع مقدس که در برابر دشمن بعثی قرار گرفتند، چه در بحرانهایی که غرب و عوامل آنها ایجاد کردند که انقلاب آنها را پشت سر نهاد، چه الان در دفاع از حریم اهل بیت. کسانی هم که در سالهای ابتدایی انقلاب آن طرف خط (مقابل جریان انقلابی شکل گرفته) میدیدیم الان در آن سوی مرزها و در خدمت همان اجانب هستند. تاریخ بهترین داور انسانهاست. البته منکر وجود اشخاص با رفتار منافق گونه نمیشویم همانطور که در اوایل انقلاب بود، ولی اینکه همه را یک طیف و یک رنگ ببینید کاری است خلاف منطق.
لازم است بدانید که ادبیات این انقلاب همواره با نقدپذیری همراه بوده است تا جایی که رهبر همین انقلاب میفرمایند: «ما که نگفتیم از ما کسى انتقاد نکند؛ ما که حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال میکنم؛ از انتقاد استقبال میکنم. البته انتقاد هم میکنند. دیگر حالا جاى توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست؛ بنده هم میگیرم، دریافت میکنم و انتقادها را میفهمم» ۶/ ۸ /۸۸ البته در زمان فعلی جاهایی هم با منتقدین برخورد میشود که بعدها برای مردم روشن و شفاف میشود که آیا این منتقدین با نقد منصف جلو آمدهاند یا خیر؟
در قضیه برجام همین منتقدانی که در نگاه شما تندرو خوانده میشوند نقدهایی را وارد کردند که الان درست و صحیح بودن این نقدها برای مردم روز به روز روشنتر میشود. در شرایط فعلی قضایایی همچون قراردادهای نفتی، FATF، بانکداری اسلامی، استکبارستیزی و... نیز در ترازوی نقد قرار دارند ولی از نظر بنده بیشتر از خود نقد، قدرت استفاده از نقد در جهت بهبود اوضاع میباشد که مهم است. البته در شرایط فعلی نقدها و نقدکنندهها زیاد ولی نقدپذیرها بسیار کم است.
ارسال کننده: م. ت
چیزی که از مطلب شما برداشت میشود نگاه غرب زده و متمایل به سلطنت طلبی است که روزگاری عزت این کشور را اجاره بیگانگان قرار داده بود. امروز به برکت انقلاب اسلامی شما به راحتی میتوانید در همین جا و به طور آشکار نقدتان را به موضوعات مد نظرتان انجام دهید و از نظریات مردان غربی سخن بگویید. تناقض آشکاری در متن شما وجود دارد و آن عدم نقد پذیری انقلاب در عین نقدی است که متن شما همراه داشته است. پیشنهادی که میتوانم به شما دهم این است که به جای خواندن نظریات راجع به انقلابی که میخواهید با آن این انقلاب را بشناسید، به دستورالعمل و مبانی این انقلاب که در ۲۲ جلد توسط بنیانگذار آن تدوین و ترسیم شده است مراجعه نمایید تا نگاهی بل جامع از این انقلاب به دست شما برسد.
اگر به بنیان این انقلاب نگاهی بیندازید خواهید دید که امام راحل (ره) با محوریت اسلام ناب و راستین این جریان را کلید زدند و به پیروزی رساندند. حکومتِ قبل از انقلاب که از آن دم میزنید حکومتی بود که برخورد با منتقد خود را با ۱۵ سال تبعید پاسخ داد. معمارکبیر انقلاب که میفرمایند: «همه موظفند که نظارت کنند بر این امور، اگر من یک پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن.» (صحیفه نور، امام خمینی، ج۷، ص۱۱۸)
در تیتر شما از کلمه تندرو استفاده شده است و در متن شما از تعبیرات: «نماز، پیشانی، نیمه شب بارها از ترس خدا غش کرد، دینداری و...» استفاده شده است. جالب اینجاست که این کلمات و تیتر شما وکنار هم قرار گرفتن این طیف از کلمات این ذهنیت را متبادر میسازد که امروز جماعت نمازخوان تندرو هستند و در نگاه شما همین جماعت هستند که تندرو نامیده میشوند. لازم است این نکته را به شما یادآور شوم که همین جماعت نمازخوان که شما تندرو میخوانید سینه خود را سپر این انقلاب قرار دادند چه در دوران دفاع مقدس که در برابر دشمن بعثی قرار گرفتند، چه در بحرانهایی که غرب و عوامل آنها ایجاد کردند که انقلاب آنها را پشت سر نهاد، چه الان در دفاع از حریم اهل بیت. کسانی هم که در سالهای ابتدایی انقلاب آن طرف خط (مقابل جریان انقلابی شکل گرفته) میدیدیم الان در آن سوی مرزها و در خدمت همان اجانب هستند. تاریخ بهترین داور انسانهاست. البته منکر وجود اشخاص با رفتار منافق گونه نمیشویم همانطور که در اوایل انقلاب بود، ولی اینکه همه را یک طیف و یک رنگ ببینید کاری است خلاف منطق.
لازم است بدانید که ادبیات این انقلاب همواره با نقدپذیری همراه بوده است تا جایی که رهبر همین انقلاب میفرمایند: «ما که نگفتیم از ما کسى انتقاد نکند؛ ما که حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال میکنم؛ از انتقاد استقبال میکنم. البته انتقاد هم میکنند. دیگر حالا جاى توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست؛ بنده هم میگیرم، دریافت میکنم و انتقادها را میفهمم» ۶/ ۸ /۸۸ البته در زمان فعلی جاهایی هم با منتقدین برخورد میشود که بعدها برای مردم روشن و شفاف میشود که آیا این منتقدین با نقد منصف جلو آمدهاند یا خیر؟
در قضیه برجام همین منتقدانی که در نگاه شما تندرو خوانده میشوند نقدهایی را وارد کردند که الان درست و صحیح بودن این نقدها برای مردم روز به روز روشنتر میشود. در شرایط فعلی قضایایی همچون قراردادهای نفتی، FATF، بانکداری اسلامی، استکبارستیزی و... نیز در ترازوی نقد قرار دارند ولی از نظر بنده بیشتر از خود نقد، قدرت استفاده از نقد در جهت بهبود اوضاع میباشد که مهم است. البته در شرایط فعلی نقدها و نقدکنندهها زیاد ولی نقدپذیرها بسیار کم است.
ارسال کننده: م. ت